سفارش یک پزشک
25 خرداد 1395 توسط راضيه بيگي احمدآبادي
شخصی میگفت:در شهرمغرب(مراکش)به پزشکی برخورد کردم که بیماران زیادی برای درمان نزد او بودند.
به نزد او رفتم وگفتم:خداوند تو را رحمت کند.بیماری مرا درمان کن.
ان پزشک مدت زمان کمی به چهره من نگاه کرد و کفت:ریشه فقر به همراه برگ صبر و هلیله فروتنی را گرفته و در ظرف یقین جمع کن و اب ترس{از خداوند}را بروی ان بریز و اتش غم و غصه را زیر ان شعله ور نما.سپس ان را در ظرف مراقبت {از نفس}پالایش کرده و در جام رضایت و خشنودی بریز و با مایع توکل مخلوط کن و با دست صدق و راستی ان را بخور و با کاسه استغفار بنوش و با اب تقوی،دهان خود را شست و شو بده و از حرص و طمع دوری کن و با این کار امید است که خداوند تو را شفا دهد.